کاش آلودگی هوا هم سهمیه بندی میشد تا هر ماه مدرسه ها تعطیل شده و ما محصلان بی پناه زیر بار این همه کتاب و درس کمر راست میکردیم و معلمان و مسؤولان مدرسه مان هم بیش از پیش به مرخصی باحقوق میرفتند و وزارت آموزش و پرورش هم با کاهش هزینههایش یک حالی میکرد!
شما اصلاً نگران بیماران قلبی و سالمندان هم نباشید، به هر روی مرگ حق است و شتری میباشد که روی همه خواهد نشست و آنها اگر از آلودگی هوا نمیرند یا در جاده ها و خودروهای ناامن، یا به دست زورگیرهای خیابانی یا در سوانح هوایی و یا در بیمارستانهای بدون داروی خارجی، خواهند مرد! این جوری جمعیت غیر سالم و پیرمان هم کم خواهد شد.
تازه! آلودگی هوا به نفع وزارت ورزش و جوانان کشور هم هست. اگر چندین فروند دوچرخه از چین وارد کنیم هم مردم ورزشکار میشوند و هم جوانان و به خصوص آقازادهها دیگر با خودروهای تک سرنشین مدل بالای وارداتی شان حال یکدیگر را نمیگیرند و فرهنگ دوستی و پهلوانی در جامعه نهادینه میشود.
برای بالا بردن راندمان کار در کشور هم آلودگی هوا خیلی مؤثر است؛ چون مسؤولان محترم تک شغله و چند شغله و به ویژه آن 6 شغله ها میتوانند هی جلسه حل بحران تشکیل دهند و هی اضافه کار برای خودشان رد کنند.
بهتر است چند واحد درسی «آموزش رفتار در هوای آلوده» هم در مقاطع پیش دبستانی گنجانده شود تا آن نوگلان دیگر هوس رفتن به پارک در هوای آلوده نکنند و از این طریق در هزینه های جاری خانوادهها هم صرفه جویی شود تا کمتر از گرانی بیسابقه و افزایش نرخ تورم کم سابقه شکایت کنند و به دولت عدالت محور گیر بدهند.
ما از این انشا نتیجه میگیریم که آلودگی هوا خیلی به نفع مردم کشور ما و حتی حقوق بشر است و باید جایزه صلح نوبل 2013 را به آلوده کنندگان هوا بدهند!
این بود انشای من...
نظرات شما عزیزان: